ریسک های معاملاتی :

بازار های مالی بازارهایی هستند که در آنها داراییهای مالی مبادله می شوند . داراییهای مالی داراییهایی مثل سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آنها به ارزش تولیدات و خدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشر کننده ی آنها وابسته است . تفاوت داراییهای مالی با داراییهای واقعی در این است که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارند مانند اتومبیل ، املاک و مستقلات و وسایل منزل .
یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است . مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی از دیدگاه اقتصادی این است که اولا داراییهای واقعی کالای مصرفی است نه وسیله ی پس انداز و سرمایه گذاری . دوم اینکه خرید داراییهای واقعی و بلااستفاده نگه داشتن آنها به امید گرانتر شدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند، مگر آنکه از آن استفاده شود .
در اقتصاد ، بازارهای مالی به مکانیزمی اطلاق می شود که امکان خرید و فروش سهام ، کالا یا هر محصول قابل تبادلی را برای مشارکت کنندگان با هزینه ی پایین فراهم می آورد . بازارهای مالی چند صده اخیر رشد قابل توجه ای داشته و به طور مستمر در حال تکامل و افزایش نقدینگی در جهان است .
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایه ی پولی ، خطرات اقتصادی را نیز توزیع می کنند . در واقع ریسک اشتغال به فعالیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری ، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع می شود . به عبارت دیگر بازارهای مالی در ابعاد وسیع ریسک افرادی را که در فعالیتهای اقتصادی  بزرگ و پر مخاطره اشتغال دارند به پس اندازکنندگان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازده غیر مطمئن هستند ، منتقل و بین آنها توزیع می کنند . بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایه گذاری ، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایه گذاری می کنند . ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک می شود . کل ریسک به این علت کاهش می یابد که زیان در بعضی از سرمایه گذاریها توسط منافع ناشی از سایر سرمایه گذاریها جبران می شود .
تصمیم گیریهای مالی یکی از مهمترین حوزه های  رقابتی شرکتها به منظور تامین بهینه ی منابع مالی برای بقا در محیط متلاطم تجاری است . با وجود تمام برنامه ریزیها و دقت نظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها صورت می گیرد ، اما هنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال ، امکان دست نیافتن شرکتها به هر یک از اهداف عملیاتی را می تواند افزایش دهد . در این راستا ، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده تحت عنوان ریسک مطرح است . بر مبنای اهدافی که تحت تاثیر ریسک قرار می گیرد و همچنین از نظر عوامل مؤثر بر احتمال دستیابی به هدف ، ریسک حاکم بر شرکتها را به دسته های مختلفی تقسیم می کنند از آن جمله  می توان به ریسک مالی ، ریسک تجاری ، ریسک سیستماتیک و ... اشاره کرد . در فرهنگ مدیریت رهنما ، در تعریف ریسک آمده است: " ریسک عبارت است ازهر چیزی که حال یا آینده ی دارایی یا توان کسب درآمد شرکت، مؤسسه یا سازمانی را تهدید می کند.
مدیریت ریسک عبارت است از فرآیندی که از طریق آن یک سازمان یا سرمایه گذار با روشی بهینه در مقابل انواع ریسک ها از خود واکنش نشان می دهد . مدیریت ریسک روش منطقی شناسایی ، تجزیه و تحلیل ، ارزیابی ، انعکاس و کنترل کلیه ریسک هایی است که ممکن است دارایی ، منابع و یا فرصت های افزایش سود را تهدید کند . به عبارت دیگر ، به فرآیندی گفته می شود که در آن مدیریت سعی دارد تا با تمهیداتی سطح ریسک رو در روی شرکت را به سطح  قابل قبول برای شرکت برساند . بر این اساس مدیریت ابتدا انواع ریسک ها را شناسایی می کند و سپس روش کنترل آن را مشخص می سازد .   

منظور از مدیریت ریسک ، ریسک مربوط به تصمیم گیری در سرمایه گذاریهای مالی است . فیربر سرمایه گذاریهای مالی را به چهار گروه عمده تقسیم نمود :
1-اوراق بهادار بازار پول : اوراق بهادار کوتاه مدتی هستند که سررسید آن ها یک سال یا کمتر از یک سال می باشد .
2-اوراق بهادار بدهی : اوراق بهاداری هستند که دارای درآمد ثابت بیش از یک سال هستند .
3-اوراق بهادار سرمایه ( سهام ) : اوراق بهادار بلندمدت که فاقد سررسید هستند .
4-اوراق بهادار مشتقه : اوراق بهاداری هستند که ارزش خود را از دیگر اوراق بهادار به دست می آورند و شامل معاملاتی می شوند که فرآیند انجام آنها در آینده تکمیل می شود .

ریسک چیست ؟  
بیشتر صاحبنظران اقتصادی ریسک را نتیجه ی نبود اطلاعات کامل می دانند . اقتصاددانان متعددی ، ریسک سرمایه گذاری را معادل پراکندگی
بازده دانسته اند . کینز ریسک سرمایه گذاری را احتمال انحراف از میانگین بازده تعریف می کند . هیکس همچون کینز ، ریسک را واریانس بازده تعریف میکند . دومار ریسک سرمایه گذاری را احتمال تحمل زیان تعریف کرده است . بومال معتقد است که واریانس بخودی خود نشان دهنده ی ریسک نمی باشد بلکه ریسک عمدتا نشانگر این است که بازده یک سرمایه گذاری نهایتا ارزشهای منفی بگیرد . فیربر ریسک را به عنوان " تغییرپذیری در بازده حاصل از سرمایه گذاری یا عدم اطمینان مربوط به بازده یک سرمایه گذاری " تعریف می کند .امروزه اکثر پژوهشگران ، ریسک یک سرمایه گذاری را با " تغییرات نرخ بازده " مرتبط می دانند . یعنی هر قدر بازده یک قلم سرمایه گذاری بیشتر تغییر کند ، سرمایه گذاری مزبور ، ریسک بیشتری دارد . به بیان دیگر میتوان گفت ریسک عبارت است از تفاوت بین نرخ بازده واقعی از نرخ بازده مورد انتظار .
سرمایه گذاران دوست دارند بازده آنها تا جایی که امکان داشته باشد زیاد باشد ، ولی باید توجه داشت که میزان بازده تحت تاثیر ریسک قرار دارد . ریسک عبارت است از میزان اختلاف بازده واقعی یک سرمایه گذاری از بازده مورد انتظار آن .
به عبارت دقیق تر باید گفت که سرمایه گذاران ریسک گریزند . یک سرمایه گذار ریسک گریز کسی است که در ازای قبول ریسک ، انتظار دریافت بازده بیشتری دارد . توجه داشته باشید که در این حالت پذیرفتن ریسک یک کار غیر منطقی نیست ، اگر چه میزان ریسک خیلی زیاد باشد .

منابع ریسک
ریسک کلی دارایی مالی تابعی است از چندین عامل که در ادامه به آنها اشاره می کنیم :
1-ریسک نوسان نرخ بهره : ریسکی است که یک سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه بهره ی ثابتی را می پذیرد . قیمت چنین اوراق قرضه ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار کاهش می یابد و دارنده ی آن در صورت فروش اوراق قرضه ی خود قبل از سررسید محتمل زیان می شود .
2 – ریسک بازار : عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است . همه ی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند . ریسک بازار می تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود ، جنگ ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باشد .
3- ریسک تورمی : عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده . ریسک تورمی با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است ، برای اینکه نرخ بهره معمولا در اثر افزایش تورم ، افزایش می یابد .
4- ریسک تجاری   
5- ریسک مالی : ریسک مالی ، ریسک ناشی از به کارگیری بدهی در شرکت است . شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد ، ریسک مالی آن افزایش می یابد . ریسک مالی شامل مفهوم اهرم مالی است .
6- ریسک نقدینگی
7- ریسک نرخ ارز
8- ریسک کشور: معادل ریسک سیاسی است . سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگر سرمایه گذاری می کنند باید به ثبات آن کشور از ابعاد سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند.

انواع ریسک مالی :
1-ریسک ناشی از ساختار ترازنامه : شامل بخشهایی مانند داراییها ، ساختار داراییها و مدیریت داراییها و بدهیها می شود . در این حوزه بیشتر به این موضوع پرداخته می شود که ترکیب مختلف داراییهای موجود در ترازنامه به چه صورت است . به عبارت دیگر آیا ترکیب به سمت داراییهایی است که احتمال تغییر ارزش آنها در آینده زیاد است یا اینکه از نظر ارزش ثبات لازم بر اکثر داراییهای موجود در ترکیب مذکور وجود دارد .
2- ریسک ناشی از ساختار درآمد و سودآوری : سودآوری شرکتهای مالی ، شاخصی است که موقعیت رقابتی و توان مدیریتی این شرکتها را به نحو احسن مشخص می کند . علاوه بر سود شرکت که مبنای روشنی برای سود به حساب می آید ترکیب صورت سود و زیان شرکتها نیز به نوعی ریسک این شرکتها را تعریف می کند .
3- ریسک کفایت سرمایه : عموما ابعاد مختلف ریسک در شرکتهای مالی به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر هزینه ی سرمایه و میزان سرمایه است . سرمایه یکی از عوامل کلیدی در تعیین میزان امنیت مؤسسات مالی است . سرمایه ی کافی در شرکتهای مالی به عنوان یک ابزار امنیتی برای سایر ابعاد ریسک در طول دوره ی فعالیت تجاری این مؤسسات است . سرمایه نقاط ضعف محتمل در سایر ابعاد مالی شرکت را جذب می کند . لذا ، سرمایه مبنایی برای حفظ تامین کنندگان منابع مالی شرکت به حساب می آید .
4- ریسک نرخ بازده : عبارت است از تغییری که در ارزش اوراق قرضه ی ناشی از تغییر در نرخ بازده آن اتفاق می افتد . از طرف دیگر احتمال تغییر در دریافتهای آتی حاصل از فروش یک اوراق بهادار و همچنین عدم توان پرداخت سود در آن به ریسک بازده اشاره دارد .
5- ریسک بازار : عبارت است از ضرر سرمایه ای ( کاهش ارزش اصل سرمایه ) به دلیل تغییراتی که در قیمت سهام عادی شرکت رخ می دهد . این تغییر زمانی به عنوان ریسک بازار به حساب می آید که تحت تاثیر یکسری عوامل در محیط شرکت ایجاد شود . ویژگی اصلی این عوامل این است که تحت کنترل شرکت نبوده و فقط بر شرکت خاص تاثیر نمی گذارند بلکه بر وضعیت سودآوری تمامی شرکتها در یک صنعت خاص تاثیر می گذارند . مسلم است که مسؤلیت ریسک بازار متوجه شرکت نبوده و بیشتر به عوامل خارج از کنترل شرکت بر می گردد .
6- ریسک نقدینگی : پیشرفتهایی اخیر در ادبیات مالی بر تاثیر ساختارهای خرد بازار بر قیمت گذاری اوراق بهادار تاکید زیادی شده است . نقدینگی یکی از اصلی ترین عوامل تعریف قیمت اوراق بهادار  ( سهام ) به حساب می آید نقدینگی یک سهام عبارت است از " سهولت معامله ی سهام در یک بازار خاص " . نقدینگی در قالب زمان و هزینه قابل بررسی و تحلیل است . معامله یک سهام ممکن است برای یافتن یک طرف معامله از نظر زمانی مستلزم صرف وقت زیادی باشد . از طرفی ممکن است معامله آن در برگیرنده هزینه های بیسار سنگین باشد. مالیات و هزینه مبادله ، انواع دیگری از ابعاد ریسک نقدینگی به حساب می آید که از ماهیتی پنهان برخوردار است .
7- ریسک پول یا نرخ ارز : ریسک نرخ ارز عبارت است از احتمال از دست دادن اصل و فرع سرمایه به دلیل کاهش قدرت خرید پول . تورم از طرف دیگر نرخ بهره را نیز افزایش می دهد . این امر به نوبه ی خود موجب کاهش ارزش اوراق بهادار خواهد شد .

انواع ریسک :
الف ) ریسک غیر سیستماتیک آن قسمت از تغییر پذیری در بازده کلی اوراق بهادار را که به تغییرپذیری کلی بازار بستگی ندارد  ریسک غیر سیستماتیک گویند .این نوع ریسک به عواملی همچون ریسک تجاری ، ریسک مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد . سهام عادی بیشتر با این نوع ریسک مرتبط است .
 ب ) ریسک سیستماتیک تغییر پذیری در بازده کلی اوراق بهادار ، مستقیما به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد که به آن ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می شود

بالا